(Detailed biography Of Sylvester Stallone (1990-2000
اتمام سال ۱۹۹۰ و شکست استالون در سینما با فیلم راکی ۵ باعث شد تا انتقادات بی شماری به اسلای وارد شود...
همانطور که قبلا هم گفته شد در ابتدای سال ۹۰ استالون در نقش انجلو در فیلم کمدی اسکار به ایفای نقش پرداخت و علت آن را اینگونه بیان کرد که قصد دارد تا مدتی از سینمای اکشن و خشن فاصله گرفته و به سینمای کمدی و خانوادگی روی بیاورد...
سال ۱۹۹۱ آغاز شد و در ابتدای سال پیشنهادی مبنی بر حضور اسلای در فیلم غریزه اصلی به او ارائه شد تا در کنار شارون استون بازیگر جذاب آن زمان در این فیلم به ایفای نقش بپردازد که البته اسلای به همان دلیلی که بازی در فیلم اسکار را پذیرفته بود این پیشنهاد را رد کرد...اصرارهای تهیه کنندگان این فیلم فایده نداشت و در آخر این نقش به مایکل داگلاس رسید...
سرانجام زمان اکران اسکار در تاریخ ۲۶ آپریل رسید...در شب افتتاحیه ی این فیلم استالون اعلام کرد قرارداد بازی در فیلمی تحت عنوان "ایست وگرنه مامانم شلیک میکنه" را امضا کرده است و این فیلم به مانند اسکار فیلمی کمدی/اکشن است...
نظر منتقدان در مورد اسکار به مانند بیشتر فیلمهای استالون متفاوت بود...عده ای فیلم را یک کمدی آبرومند میدانستند و عده ای از کارگردانی و همچنین فیلمنامه ی فیلم ایراد میگرفتند و عده ای دیگر انتخاب استالون برای ورود به ژانر کمدی را به عنوان یک بازیگر اکشن کار اشتباه کودکانه میپنداشتند تا اینکه در آخر اسکار با ۳۵ م دلار در امریکا فقط توانست ۲۳ م دلار بفروشد و فروش این فیلم در سطح دنیا ۱۲ م دلار بود...این فیلم فقط توانست سرمایه ی تهیه کنندگان این فیلم را برگرداند و هیچ سودی برای آنها نداشت که این خود نوعی شکست تلقی میشد...
زمان فیلمبرداری فیلم " ایست وگرنه..."فرا رسید فیلمی که از همان شروع فیلمبرداری بسیاری از منتقدان از سرنوشت آن با خبر بودند و آن را فیلمی درجه چهارم میخواندند که شاید حتی فرصتی برای اکران هم نداشته باشد...

سال ۱۹۹۲ سالی که در ابتدای آن سیلوستر استالون و رنی هارلین که هردو در ۲..۳ فیلم آخر خود با شکست روبرو شده بودند در مورد همکاری در یک پروژه ی اکشن و البته کم نظیر صحبتهایی کردند و در آخر اعلام کردند قصد ساخت فیلمی تحت عنوان "صخره نورد" را دارند که داستان آن در ارتفاعات بلند اتفاق می افتد...رنی هارلین کارگردانیه این فیلم را بر عهده گرفت و استالون هم غیر از نقش آفرینی در این فیلم یکی از نویسندگان این فیلم نیز تلقی میشد...
در تاریخ ۲۱ فبریه فیلم "ایست وگرنه..." با بودجه ی ۲۵ م دلاری اکران شد... با اینکه این فیلم در امریکا ۲۸ م دلار و در سطح دنیا ۴۲ م دلار فروخت و توانست از نظر گیشه موفق باشد اما تمامی منتقدان این فیلم را بسیار بسیار ضعیف دانستند و عده ای این فیلم را (حتی تا به امروز) ضعیفترین فیلم کارنامه ی هنری استالون خواندند و برخی هم عمر بازیگری استالون را تمام شده میدانستند و او را به شدت کوبیدند...
در این میان استالون که از نقدهای وارده خسته شده بود تصمیم گرفت به پیشنهاد بازی در فیلم "مرد ویرانگر" جواب مثبت دهد و در کنار وزلی اسنایپس به ایفای نقش بپردازد فیلمی که از داستان بسیار جالبی بهره میبرد...با اینکه استالون دو فیلم در نوبت اکران داشت اما بسیاری این دو فیلم را نیز فیلمهایی ضعیف پیش بینی میکردند که با شکست مفتحضانه در گیشه باعث کناره گیری همیشگی استالون خواهد شد...البته استالون در این سال جایزه ی مدال سزار فرانسه را دریافت کرد تا کمی از موج انتقادات به او کاسته شود...البته اتفاق جالب دیگری در این سال برای اسلای افتاد و آن هم این بود که آشنایی او با جنیفر فلامین که از اکران قسمت پنجم راکی شروع شده بود و بسیار سطحی بود حال شکل جدی تری به خود گرفته بود...

سر انجام در سال ۱۹۹۳ و در تاریخ ۲۸ می "صخره نورد" با بودجه ی ۶۵ م دلاری اکران شد...قبل از این فیلمهای "راکی ۵..اسکار و ایست..." تماما از نظر منتقدان غیر قابل دفاع بودند و این فیلم تیر آخر استالون بود فیلمی که در اکران خود نظر مثبت بیشتر منتقدان را در پی داشت و عده ای این فیلم را تولد دوباره ی استالون و هارلین در هالیوود خواندند تا جایی که شاید اگر استالون در این فیلم به ایفای نقش نمیپرداخت شاید دیگر نمیتوانست جایگاه خود را دوباره به دست بیاورد...این فیلم توانست در امریکا ۷۰ م دلار و در سطح جهان ۱۷۰ م دلار فروش داشته باشد و موفقیتی غیر قابل وصف برای سازندگانش داشته باشد...
در این میان استالون که با صخره نورد به روزهای اوج خود بازگشته بود جلوی دورین لوییز لوسا در فیلم "متخصص" قرار گرفت تا با بازیگرانی نظیر جیمز وودز..شارون استون و اریک رابرتز همبازی شود...فیلمی که بیشتر کارشناسان به موفقیت این فیلم امیدوار بودند...
تاریخ ۸ اکتبر زمان اکران فیلم "مرد ویرانگر" بود...فیلمی که به طور متوسط نیمی از منتقدان را راضی کرد و نیمی دیگر را که تقریبا همه از استالون بیزار بودند را ناراضی بدرقه کرد...این فیلم با بودجه ی ۵۷ م دلاری در امریکا ۵۸ م دلار فروخت و فروش خود را در سطح جهان به ۵۰ م دلار رساند ...در پایان این سال استالون در مصاحبه های خود اظهار داشت که در ۲ سال گذشته خود را زمین خورده میدانسته است که با اکران دو فیلم آخرش حال بلند شده و زمان آن است که به سوی موفقیت خیز بر دارد...


نزدیک به ۲..۳ سالی صحبت در مورد ساخت فیلمی در مورد شخصیت دوست داشتنیی کتابهای کمیک یعنی قاضی درد از گوشه و کنار هالیوود شنیده میشد تا اینکه در اوایل سال ۱۹۹۴ این فیلم با نام رسمی "قاضی درد" وارد مرحله ی فیلمبرداری شد...در این فیلم استالون در نقش قاضی درد در کنار بازیگرانی نظیر دایان لین و مکس ون سیدو به ایفای نقش پرداخت...فیلمی که کارشناسان امید فراوانی به آن داشتند...
بالافاصله بعد از آن استالون در فیلم "آدمکشها" در نقش یک قاتل شیک پوش ظاهر شد...بازیگران دیگری از جمله آنتونیو باندراس که تازه به هالیوود آمده بود و فیلم دسپرادو را نیز در نوبت اکران داشت و جولیان مور بازیگر جذاب و پر طرفدار نیز در این فیلم حضور داشتند...مثلث قدرتمند بازیگران این فیلم در کنار ریچارد دانر کارگردان فیلم که قبل از آن سری اسلحه ی مرگبار را کارگردانی کرده بود باعث شد که پیش بینی برای فروش این فیلم بالا باشد...استالون برای حضور در هر کدام از این دو فیلم مبلغ ۱۵ م دلار دریافت کرد...
در تاریخ ۷ اکتبر فیلم متخصص اکران جهانی شد...این فیلم ۴۵ م دلاری در امریکا ۵۷ م دلار فروخت و فروش خود را در سطح جهان به ۱۱۳ م دلار رساند تا بازده ی فوق الاده ای نسبت به رقبای خود داشته باشد...منتقدان از فیلم راضی بودند و بسیاری سال ۹۴ را سالی که استالون از رقیب دیرینه ی خود یعنی آرنولد شوارزنگر پیشی گرفته است نام گذاری کردند...

در ابتدای سال ۱۹۹۵ دنی کنون کارگردان قاضی درد اعلام کرد در حال تدارک ساخت قسمت دوم این فیلم است ...در اوج انتظارات دوستداران و کارشناسان بالاخره فیلم قاضی درد اکران شد ...فیلمی که در عین ناباوری بسیار ضعیف بود منتقدان فیلم را اصلا دوست نداشتند و طرفداران استالون و کاراکتر قاضی درد به ساخت چنین فیلمی اعتراض کردند فیلمی که استالون بعدها بازی در آن را اشتباه بزرگ دوران هنری خود توصیف کرد...این فیلم با بودجه ی ۷۰ م دلار فقط و فقط توانست در امریکا ۳۴ م دلار و در سطح دنیا ۷۸ م دلار رساند...این فیلم آنقدر ضعیف بود که ساخت قسمت دوم آن منتفی شد...
پیشنهاد بازی در فیلم "روشنایی روز" به اسلای ارائه شد و همانطور که پیش بینی میشد استالون بازی در این فیلم را پذیرفت زیرا داستان این فیلم جالب و نو بود و جلوه های ویژه ای که برای این فیلم در نظر گرفته شده بود جالب توجه بود...نکته ی دیگر جالب توجه حضور سج استالون به عنوان بازیگر در این فیلم بود و این فیلم دومین فیلمی بود که اسلای به همراه پسرش در آن به ایفای نقش میپردازد...
بعد از اکران نا موفق فیلم قاضی درد اینبار نوبت به اکران فیلم آدمکشها رسید فیلمی که در تاریخ ۶ اکتبر اکران شد...بسیاری از منتقدان از فیلم راضی بودند و عده ی کمی آن را یک اکشن کسل کننده میخواندند...فروش ۳۰ م دلاری این فیلم ۵۰ م دلاری در امریکا بسیار از حد توقعات پایین تر بود که شاید دلیلش شکست فیلم قاضی درد و فروش دور از انتظار دسپرادو بود...این فیلم در سطح دنیا هم ۴۰ م دلار فروخت...
حضور استالون در فیلمی بسیار جمع و جور و متوسط که از همان ابتدا پیدا بود که اکران نخواهد شد تحت عنوان "زندگی خوب" سوالی بود که در ذهن بسیاری از کارشناسان بود و وقتی از اسلای پرسیده شد چرا در این فیلم حضور یافت او در پاسخ اظهار داشت حضور برادرش فرانک استالون در این فیلم و درخواست او از اسلای برای حضور دراین فیلم دلیل کارش است و همچنین گفت با این که میداند این فیلم حتی اکران هم نخواهد شد و احتمال دارد بازهم جایگاه استالون را به خطر بیندازد اما او به خاطر برادرش هر کاری میکند...منتقدان با این که از فیلم راضی نبودند اما انتخاب استالون را عاطفی و قابل دفاع خواندند...کسی که برای خانواده هر کاری میکند...
لازم به ذکر است که اسلای در این سال لقب پردآمدترین بازیگر هالیوود را کسب کرد...او برای مجموع ۲ فیلم قاضی درد و آدمکشها مبلغ ۳۰ م دلار دریافت کرده بود...


در ابتدای سال ۱۹۹۶ زمانی که قرار شد کارگردان تازه وارد و البته پدیده ی هالیوود جیمز منگولد فیلمی تحت عنوان "سرزمین پلیس" را با بازیگرانی نظیر هاروی کایتل و روبرت دنیرو بسازد تمامی کارشناسان و منتقدان میدانستند این فیلم یک شاهکار خواهد بود در این میان وقتی پیشنهاد بازی در نقش اصلی این فیلم به اسلای ارائه شد او آنقدر خوشش آمده بود که حاضر شد در ازای دریافت مبلغ نا چیز ۶۰ هزار دلار در این فیلم حاضر شود...اسلای برای این که بتواند در نقش یک کلانتر فربه ی شهرکی کوچک ظاهر شود مجبور شد نزدیک به ۳۰ کیلو به وزن خود بیفزاید...
چند سالی میشد که همگان انتظار میکشیدند تا استالون و آرنولد شوارزنگر را در کنار هم در یک فیلم مشترک ببینند از این رو وقتی فیلمنامه ای تحت عنوان "تغییر چهره" توسط مایک ورب نوشته شد او اعلام کرد این فیلمنامه را برای استالون و شوارزنگر نوشته است بنابراین تهیه کنندگان این فیلم برای جذب این دو غول اکشن کار هالیوود دست به کار شدند اما اسلای که شیفته ی حضور در فیلم سرزمین پلیس شده بود این پیشنهاد را رد کرد و این طلسم را نشکست و از آن طرف هم آرنولد از حضور در این فیلم انصراف داد...
زمان اکران فیلم روشنایی روز فرا رسید ...این فیلم ۸۰ م دلاری در امریکا فقط ۳۳ م دلار فروش داشت اما موفقیت این فیلم در سطح دنیا به حدی بود که فروش این فیلم به ۱۲۶ م دلار رسید و در کل در گیشه موفق بود...هرچند این فیلم آنقدرها هم گیرنده نبود اما به اعتقاد بسیاری از منتقدان از صحنه های فیلم کاملا مشخص بود که از تک تک افراد سازنده تا خود استالون تمام تلاش خود را در این فیلم به کار گرفته اند...
در انتهای سال هم استالون نامزد دریافت جایزه ی سیب طلایی شد که البته موفق به دریافت آن نشد...

سال ۱۹۹۷ چه از نظر هنری و چه از نظر زندگی خصوصی برای اسلای بسیار خوش یمن بود...
او در ابتدای سال برنده ی جایزه ی سیب طلایی شد تا سال ۹۷ را با قدرت شروع کند...
همچنین او در فیلم "بسوز هالیوود بسوز" در نقش خودش در چند سکانس کوتاه و در کنار جکی چن به ایفای نقش پرداخت...فیلمی که سبک جدیدی محسوب میشد و کل فیلم گویی مستند بود...
اما در آن زمان که تازه سینمای انیمیشن شکل جدی تری به خود گرفته بود کمپانی دریم ورکز دست به کار شد و شروع به ساخت انیمیشنی تحت عنوان "مورچه زی" کرد...در این انیمیشن بازیگرانی نظیر : وودی آلن..شارون استون..جنیفر لوپز و...به جای شخصیتهای این انیمیشن صحبت میکردند...اما برای کاراکتر بزن بهادر این انیمیشن تهیه کنندگان این پروژه به سراغ استالون و شوارزنگر رفتند تا شاید یک نفر از این دو را راضی به همکاری کنند...در ابتدا آرنولد ۲۰ م دلار برای حضور در این انیمیشن طلب کرد اما استالون که همیشه به دنبال نقشهای متنوع بود اعلام کرد حاضر است به صورت افتخاری در این انیمیشن حضور داشته باشد... پس اسلای برای حضور در این پروژه قرارداد را امضا کرد...
در تاریخ ۱۵ آگوست فیلم "سرزمین پلیس" با بودجه ای معادل ۱۰ م دلار اکران شد...هرچند بودجه ی در نظر گرفته شده برای این فیلم در مقایسه با دیگر فیلمهای این ژانر ناچیز بود اما حضور بازیگران مستعد هالیوود در یک فیلم فوق حرفه ای با داستان میخکوب کننده باعث شده بود همگان به موفقیت بی اندازه ی این فیلم امیدوار باشند...منتقدان از این فیلم بسیار راضی بودند و استالون را عالی توصیف کردند که بعد از نزدیک به ۲۰ سال به اصل خویش بازگشته است...استالون نشان داد موفقیت او در فیلمی مانند راکی شانسی نبوده و اگر بخواهد و پیشنهاد درست حسابی به او ارائه شود میتواند هنر بازیگری خود را به رخ همگان بکشد...موفقیت استالون در این فیلم به حدی بود که توانست عنوان بهترین بازیگر سال هالیوود و از طرفی دیگر بهترین بازیگر نقش اول مرد برای سرزمین پلیس را بدست بیاورد...
فروش سرزمین پلیس هرچند قابل قبول بود اما بسیار دور از انتظار بود این فیلم در امریکا ۴۵ م دلار فروخت...بعدها استالون اعتقاد داشت این فیلم در تابستان اکران شد در حالی که فیلم تابستانی نبود این یک فیلم معنا گرا بود که به موقع اکران نشد...
در انتهای سال استالون در پی موفقیتهای خود توانست گیرنده ی جایزه ی یک عمر دستاورد هنری گولدن باشد تا افتخارات او در سال ۹۷ تقریبا تکمیل شود...
اما در تاریخ ۱۷ می زندگی خصوصی و روابط عاطفی او با جنیفر فلامین رنگ و بوی تازه ای به خود گرفت و این دو با هم ازدواج کردند...


سال ۱۹۹۸ به مانند سال ۹۷ برای استالون با موفقیت همراه بود...ابتدا انیمیشن "مورچه زی" در تاریخ ۲ اکتبر اکران شد که با بودجه ی ۱۰۵ م دلاری در امریکا ۹۰ م دلار و در سطح جهان ۸۱ م دلار فروش داشت البته بسیاری بر این اعتقادند که ساخت انیمیشن آنچنان در آن زمان جا افتاده نبوده و فروش نسبی این پروژه معلول این علت است...
فیلم " بسوز هالیوود بسوز" ۲۷ فبریه در سانسهای تک اکران شد که موفقیت چندانی نداشت اما توانست سبک جدیدی از فیلمسازی را به هالیوود معرفی کند هرچند در سالهای بعد از این فیلم تعریف و تمجیدهای فراوانی شد...
در انتهای سال ۹۸ استالون جایزی ی یک عمر دستاورد هنری دیزرت پالم را بدست آورد تا ویترین افتخاراتش کاملتر از قبل شود...

در اوایل سال ۱۹۹۹ قرارداد بازسازی فیلمی انگلیسی تحت عنوان "کارتر را بگیر" امضا شد...فیلمی که در نسخه ی اصلی آن مایکل کین در نقش کارتر که یک قاتل سنگ دل بود حضور داشت و حال قرار شد استالون در بازسازی این فیلم نقش کارتر را ایفا کند و کین در نقش مقایل اسلای حاضر شود...فیلمی که به کارگردانیه استیفن کی ساخته شد و غیر از اسلای و کین میکی رورک هم در این فیلم حضور داشت...
این فیلم در تاریخ ۶ اکتبر ۲۰۰۰ اکران شد و آغاز وحشتناکترین دوران کل کارنامه ی هنری سیلوستر استالون بود...
ادامه دارد...
همانطور که قبلا هم گفته شد در ابتدای سال ۹۰ استالون در نقش انجلو در فیلم کمدی اسکار به ایفای نقش پرداخت و علت آن را اینگونه بیان کرد که قصد دارد تا مدتی از سینمای اکشن و خشن فاصله گرفته و به سینمای کمدی و خانوادگی روی بیاورد...
سال ۱۹۹۱ آغاز شد و در ابتدای سال پیشنهادی مبنی بر حضور اسلای در فیلم غریزه اصلی به او ارائه شد تا در کنار شارون استون بازیگر جذاب آن زمان در این فیلم به ایفای نقش بپردازد که البته اسلای به همان دلیلی که بازی در فیلم اسکار را پذیرفته بود این پیشنهاد را رد کرد...اصرارهای تهیه کنندگان این فیلم فایده نداشت و در آخر این نقش به مایکل داگلاس رسید...
سرانجام زمان اکران اسکار در تاریخ ۲۶ آپریل رسید...در شب افتتاحیه ی این فیلم استالون اعلام کرد قرارداد بازی در فیلمی تحت عنوان "ایست وگرنه مامانم شلیک میکنه" را امضا کرده است و این فیلم به مانند اسکار فیلمی کمدی/اکشن است...
نظر منتقدان در مورد اسکار به مانند بیشتر فیلمهای استالون متفاوت بود...عده ای فیلم را یک کمدی آبرومند میدانستند و عده ای از کارگردانی و همچنین فیلمنامه ی فیلم ایراد میگرفتند و عده ای دیگر انتخاب استالون برای ورود به ژانر کمدی را به عنوان یک بازیگر اکشن کار اشتباه کودکانه میپنداشتند تا اینکه در آخر اسکار با ۳۵ م دلار در امریکا فقط توانست ۲۳ م دلار بفروشد و فروش این فیلم در سطح دنیا ۱۲ م دلار بود...این فیلم فقط توانست سرمایه ی تهیه کنندگان این فیلم را برگرداند و هیچ سودی برای آنها نداشت که این خود نوعی شکست تلقی میشد...
زمان فیلمبرداری فیلم " ایست وگرنه..."فرا رسید فیلمی که از همان شروع فیلمبرداری بسیاری از منتقدان از سرنوشت آن با خبر بودند و آن را فیلمی درجه چهارم میخواندند که شاید حتی فرصتی برای اکران هم نداشته باشد...

سال ۱۹۹۲ سالی که در ابتدای آن سیلوستر استالون و رنی هارلین که هردو در ۲..۳ فیلم آخر خود با شکست روبرو شده بودند در مورد همکاری در یک پروژه ی اکشن و البته کم نظیر صحبتهایی کردند و در آخر اعلام کردند قصد ساخت فیلمی تحت عنوان "صخره نورد" را دارند که داستان آن در ارتفاعات بلند اتفاق می افتد...رنی هارلین کارگردانیه این فیلم را بر عهده گرفت و استالون هم غیر از نقش آفرینی در این فیلم یکی از نویسندگان این فیلم نیز تلقی میشد...
در تاریخ ۲۱ فبریه فیلم "ایست وگرنه..." با بودجه ی ۲۵ م دلاری اکران شد... با اینکه این فیلم در امریکا ۲۸ م دلار و در سطح دنیا ۴۲ م دلار فروخت و توانست از نظر گیشه موفق باشد اما تمامی منتقدان این فیلم را بسیار بسیار ضعیف دانستند و عده ای این فیلم را (حتی تا به امروز) ضعیفترین فیلم کارنامه ی هنری استالون خواندند و برخی هم عمر بازیگری استالون را تمام شده میدانستند و او را به شدت کوبیدند...
در این میان استالون که از نقدهای وارده خسته شده بود تصمیم گرفت به پیشنهاد بازی در فیلم "مرد ویرانگر" جواب مثبت دهد و در کنار وزلی اسنایپس به ایفای نقش بپردازد فیلمی که از داستان بسیار جالبی بهره میبرد...با اینکه استالون دو فیلم در نوبت اکران داشت اما بسیاری این دو فیلم را نیز فیلمهایی ضعیف پیش بینی میکردند که با شکست مفتحضانه در گیشه باعث کناره گیری همیشگی استالون خواهد شد...البته استالون در این سال جایزه ی مدال سزار فرانسه را دریافت کرد تا کمی از موج انتقادات به او کاسته شود...البته اتفاق جالب دیگری در این سال برای اسلای افتاد و آن هم این بود که آشنایی او با جنیفر فلامین که از اکران قسمت پنجم راکی شروع شده بود و بسیار سطحی بود حال شکل جدی تری به خود گرفته بود...

سر انجام در سال ۱۹۹۳ و در تاریخ ۲۸ می "صخره نورد" با بودجه ی ۶۵ م دلاری اکران شد...قبل از این فیلمهای "راکی ۵..اسکار و ایست..." تماما از نظر منتقدان غیر قابل دفاع بودند و این فیلم تیر آخر استالون بود فیلمی که در اکران خود نظر مثبت بیشتر منتقدان را در پی داشت و عده ای این فیلم را تولد دوباره ی استالون و هارلین در هالیوود خواندند تا جایی که شاید اگر استالون در این فیلم به ایفای نقش نمیپرداخت شاید دیگر نمیتوانست جایگاه خود را دوباره به دست بیاورد...این فیلم توانست در امریکا ۷۰ م دلار و در سطح جهان ۱۷۰ م دلار فروش داشته باشد و موفقیتی غیر قابل وصف برای سازندگانش داشته باشد...
در این میان استالون که با صخره نورد به روزهای اوج خود بازگشته بود جلوی دورین لوییز لوسا در فیلم "متخصص" قرار گرفت تا با بازیگرانی نظیر جیمز وودز..شارون استون و اریک رابرتز همبازی شود...فیلمی که بیشتر کارشناسان به موفقیت این فیلم امیدوار بودند...
تاریخ ۸ اکتبر زمان اکران فیلم "مرد ویرانگر" بود...فیلمی که به طور متوسط نیمی از منتقدان را راضی کرد و نیمی دیگر را که تقریبا همه از استالون بیزار بودند را ناراضی بدرقه کرد...این فیلم با بودجه ی ۵۷ م دلاری در امریکا ۵۸ م دلار فروخت و فروش خود را در سطح جهان به ۵۰ م دلار رساند ...در پایان این سال استالون در مصاحبه های خود اظهار داشت که در ۲ سال گذشته خود را زمین خورده میدانسته است که با اکران دو فیلم آخرش حال بلند شده و زمان آن است که به سوی موفقیت خیز بر دارد...


نزدیک به ۲..۳ سالی صحبت در مورد ساخت فیلمی در مورد شخصیت دوست داشتنیی کتابهای کمیک یعنی قاضی درد از گوشه و کنار هالیوود شنیده میشد تا اینکه در اوایل سال ۱۹۹۴ این فیلم با نام رسمی "قاضی درد" وارد مرحله ی فیلمبرداری شد...در این فیلم استالون در نقش قاضی درد در کنار بازیگرانی نظیر دایان لین و مکس ون سیدو به ایفای نقش پرداخت...فیلمی که کارشناسان امید فراوانی به آن داشتند...
بالافاصله بعد از آن استالون در فیلم "آدمکشها" در نقش یک قاتل شیک پوش ظاهر شد...بازیگران دیگری از جمله آنتونیو باندراس که تازه به هالیوود آمده بود و فیلم دسپرادو را نیز در نوبت اکران داشت و جولیان مور بازیگر جذاب و پر طرفدار نیز در این فیلم حضور داشتند...مثلث قدرتمند بازیگران این فیلم در کنار ریچارد دانر کارگردان فیلم که قبل از آن سری اسلحه ی مرگبار را کارگردانی کرده بود باعث شد که پیش بینی برای فروش این فیلم بالا باشد...استالون برای حضور در هر کدام از این دو فیلم مبلغ ۱۵ م دلار دریافت کرد...
در تاریخ ۷ اکتبر فیلم متخصص اکران جهانی شد...این فیلم ۴۵ م دلاری در امریکا ۵۷ م دلار فروخت و فروش خود را در سطح جهان به ۱۱۳ م دلار رساند تا بازده ی فوق الاده ای نسبت به رقبای خود داشته باشد...منتقدان از فیلم راضی بودند و بسیاری سال ۹۴ را سالی که استالون از رقیب دیرینه ی خود یعنی آرنولد شوارزنگر پیشی گرفته است نام گذاری کردند...

در ابتدای سال ۱۹۹۵ دنی کنون کارگردان قاضی درد اعلام کرد در حال تدارک ساخت قسمت دوم این فیلم است ...در اوج انتظارات دوستداران و کارشناسان بالاخره فیلم قاضی درد اکران شد ...فیلمی که در عین ناباوری بسیار ضعیف بود منتقدان فیلم را اصلا دوست نداشتند و طرفداران استالون و کاراکتر قاضی درد به ساخت چنین فیلمی اعتراض کردند فیلمی که استالون بعدها بازی در آن را اشتباه بزرگ دوران هنری خود توصیف کرد...این فیلم با بودجه ی ۷۰ م دلار فقط و فقط توانست در امریکا ۳۴ م دلار و در سطح دنیا ۷۸ م دلار رساند...این فیلم آنقدر ضعیف بود که ساخت قسمت دوم آن منتفی شد...
پیشنهاد بازی در فیلم "روشنایی روز" به اسلای ارائه شد و همانطور که پیش بینی میشد استالون بازی در این فیلم را پذیرفت زیرا داستان این فیلم جالب و نو بود و جلوه های ویژه ای که برای این فیلم در نظر گرفته شده بود جالب توجه بود...نکته ی دیگر جالب توجه حضور سج استالون به عنوان بازیگر در این فیلم بود و این فیلم دومین فیلمی بود که اسلای به همراه پسرش در آن به ایفای نقش میپردازد...
بعد از اکران نا موفق فیلم قاضی درد اینبار نوبت به اکران فیلم آدمکشها رسید فیلمی که در تاریخ ۶ اکتبر اکران شد...بسیاری از منتقدان از فیلم راضی بودند و عده ی کمی آن را یک اکشن کسل کننده میخواندند...فروش ۳۰ م دلاری این فیلم ۵۰ م دلاری در امریکا بسیار از حد توقعات پایین تر بود که شاید دلیلش شکست فیلم قاضی درد و فروش دور از انتظار دسپرادو بود...این فیلم در سطح دنیا هم ۴۰ م دلار فروخت...
حضور استالون در فیلمی بسیار جمع و جور و متوسط که از همان ابتدا پیدا بود که اکران نخواهد شد تحت عنوان "زندگی خوب" سوالی بود که در ذهن بسیاری از کارشناسان بود و وقتی از اسلای پرسیده شد چرا در این فیلم حضور یافت او در پاسخ اظهار داشت حضور برادرش فرانک استالون در این فیلم و درخواست او از اسلای برای حضور دراین فیلم دلیل کارش است و همچنین گفت با این که میداند این فیلم حتی اکران هم نخواهد شد و احتمال دارد بازهم جایگاه استالون را به خطر بیندازد اما او به خاطر برادرش هر کاری میکند...منتقدان با این که از فیلم راضی نبودند اما انتخاب استالون را عاطفی و قابل دفاع خواندند...کسی که برای خانواده هر کاری میکند...
لازم به ذکر است که اسلای در این سال لقب پردآمدترین بازیگر هالیوود را کسب کرد...او برای مجموع ۲ فیلم قاضی درد و آدمکشها مبلغ ۳۰ م دلار دریافت کرده بود...


در ابتدای سال ۱۹۹۶ زمانی که قرار شد کارگردان تازه وارد و البته پدیده ی هالیوود جیمز منگولد فیلمی تحت عنوان "سرزمین پلیس" را با بازیگرانی نظیر هاروی کایتل و روبرت دنیرو بسازد تمامی کارشناسان و منتقدان میدانستند این فیلم یک شاهکار خواهد بود در این میان وقتی پیشنهاد بازی در نقش اصلی این فیلم به اسلای ارائه شد او آنقدر خوشش آمده بود که حاضر شد در ازای دریافت مبلغ نا چیز ۶۰ هزار دلار در این فیلم حاضر شود...اسلای برای این که بتواند در نقش یک کلانتر فربه ی شهرکی کوچک ظاهر شود مجبور شد نزدیک به ۳۰ کیلو به وزن خود بیفزاید...
چند سالی میشد که همگان انتظار میکشیدند تا استالون و آرنولد شوارزنگر را در کنار هم در یک فیلم مشترک ببینند از این رو وقتی فیلمنامه ای تحت عنوان "تغییر چهره" توسط مایک ورب نوشته شد او اعلام کرد این فیلمنامه را برای استالون و شوارزنگر نوشته است بنابراین تهیه کنندگان این فیلم برای جذب این دو غول اکشن کار هالیوود دست به کار شدند اما اسلای که شیفته ی حضور در فیلم سرزمین پلیس شده بود این پیشنهاد را رد کرد و این طلسم را نشکست و از آن طرف هم آرنولد از حضور در این فیلم انصراف داد...
زمان اکران فیلم روشنایی روز فرا رسید ...این فیلم ۸۰ م دلاری در امریکا فقط ۳۳ م دلار فروش داشت اما موفقیت این فیلم در سطح دنیا به حدی بود که فروش این فیلم به ۱۲۶ م دلار رسید و در کل در گیشه موفق بود...هرچند این فیلم آنقدرها هم گیرنده نبود اما به اعتقاد بسیاری از منتقدان از صحنه های فیلم کاملا مشخص بود که از تک تک افراد سازنده تا خود استالون تمام تلاش خود را در این فیلم به کار گرفته اند...
در انتهای سال هم استالون نامزد دریافت جایزه ی سیب طلایی شد که البته موفق به دریافت آن نشد...

سال ۱۹۹۷ چه از نظر هنری و چه از نظر زندگی خصوصی برای اسلای بسیار خوش یمن بود...
او در ابتدای سال برنده ی جایزه ی سیب طلایی شد تا سال ۹۷ را با قدرت شروع کند...
همچنین او در فیلم "بسوز هالیوود بسوز" در نقش خودش در چند سکانس کوتاه و در کنار جکی چن به ایفای نقش پرداخت...فیلمی که سبک جدیدی محسوب میشد و کل فیلم گویی مستند بود...
اما در آن زمان که تازه سینمای انیمیشن شکل جدی تری به خود گرفته بود کمپانی دریم ورکز دست به کار شد و شروع به ساخت انیمیشنی تحت عنوان "مورچه زی" کرد...در این انیمیشن بازیگرانی نظیر : وودی آلن..شارون استون..جنیفر لوپز و...به جای شخصیتهای این انیمیشن صحبت میکردند...اما برای کاراکتر بزن بهادر این انیمیشن تهیه کنندگان این پروژه به سراغ استالون و شوارزنگر رفتند تا شاید یک نفر از این دو را راضی به همکاری کنند...در ابتدا آرنولد ۲۰ م دلار برای حضور در این انیمیشن طلب کرد اما استالون که همیشه به دنبال نقشهای متنوع بود اعلام کرد حاضر است به صورت افتخاری در این انیمیشن حضور داشته باشد... پس اسلای برای حضور در این پروژه قرارداد را امضا کرد...
در تاریخ ۱۵ آگوست فیلم "سرزمین پلیس" با بودجه ای معادل ۱۰ م دلار اکران شد...هرچند بودجه ی در نظر گرفته شده برای این فیلم در مقایسه با دیگر فیلمهای این ژانر ناچیز بود اما حضور بازیگران مستعد هالیوود در یک فیلم فوق حرفه ای با داستان میخکوب کننده باعث شده بود همگان به موفقیت بی اندازه ی این فیلم امیدوار باشند...منتقدان از این فیلم بسیار راضی بودند و استالون را عالی توصیف کردند که بعد از نزدیک به ۲۰ سال به اصل خویش بازگشته است...استالون نشان داد موفقیت او در فیلمی مانند راکی شانسی نبوده و اگر بخواهد و پیشنهاد درست حسابی به او ارائه شود میتواند هنر بازیگری خود را به رخ همگان بکشد...موفقیت استالون در این فیلم به حدی بود که توانست عنوان بهترین بازیگر سال هالیوود و از طرفی دیگر بهترین بازیگر نقش اول مرد برای سرزمین پلیس را بدست بیاورد...
فروش سرزمین پلیس هرچند قابل قبول بود اما بسیار دور از انتظار بود این فیلم در امریکا ۴۵ م دلار فروخت...بعدها استالون اعتقاد داشت این فیلم در تابستان اکران شد در حالی که فیلم تابستانی نبود این یک فیلم معنا گرا بود که به موقع اکران نشد...
در انتهای سال استالون در پی موفقیتهای خود توانست گیرنده ی جایزه ی یک عمر دستاورد هنری گولدن باشد تا افتخارات او در سال ۹۷ تقریبا تکمیل شود...
اما در تاریخ ۱۷ می زندگی خصوصی و روابط عاطفی او با جنیفر فلامین رنگ و بوی تازه ای به خود گرفت و این دو با هم ازدواج کردند...


سال ۱۹۹۸ به مانند سال ۹۷ برای استالون با موفقیت همراه بود...ابتدا انیمیشن "مورچه زی" در تاریخ ۲ اکتبر اکران شد که با بودجه ی ۱۰۵ م دلاری در امریکا ۹۰ م دلار و در سطح جهان ۸۱ م دلار فروش داشت البته بسیاری بر این اعتقادند که ساخت انیمیشن آنچنان در آن زمان جا افتاده نبوده و فروش نسبی این پروژه معلول این علت است...
فیلم " بسوز هالیوود بسوز" ۲۷ فبریه در سانسهای تک اکران شد که موفقیت چندانی نداشت اما توانست سبک جدیدی از فیلمسازی را به هالیوود معرفی کند هرچند در سالهای بعد از این فیلم تعریف و تمجیدهای فراوانی شد...
در انتهای سال ۹۸ استالون جایزی ی یک عمر دستاورد هنری دیزرت پالم را بدست آورد تا ویترین افتخاراتش کاملتر از قبل شود...

در اوایل سال ۱۹۹۹ قرارداد بازسازی فیلمی انگلیسی تحت عنوان "کارتر را بگیر" امضا شد...فیلمی که در نسخه ی اصلی آن مایکل کین در نقش کارتر که یک قاتل سنگ دل بود حضور داشت و حال قرار شد استالون در بازسازی این فیلم نقش کارتر را ایفا کند و کین در نقش مقایل اسلای حاضر شود...فیلمی که به کارگردانیه استیفن کی ساخته شد و غیر از اسلای و کین میکی رورک هم در این فیلم حضور داشت...
این فیلم در تاریخ ۶ اکتبر ۲۰۰۰ اکران شد و آغاز وحشتناکترین دوران کل کارنامه ی هنری سیلوستر استالون بود...
ادامه دارد...
+ نوشته شده در شنبه بیستم آذر ۱۳۸۹ ساعت 21:0 توسط حسین